Persian Abstract

زمینه و هدف: مادران دارای نوزاد نارس اضطراب بالایی دارند که تعاملات مادر با نوزاد را تغییر و عواقب منفی آن باعث میشود والدین نقش خود را به خوبی ایفا نکنند و این مسأله باعث اختلال بررشد و تکامل نوزاد میگردد. بنا براین به منظور کنترل این اضطراب لزوم انجام مداخله و آموزش برای آنان ضروری می باشد. روش: پژوهش حاضر کارآزمایی بالینی بود که روی 50 نفر از مادران دارای نوزاد نارس بیمارستان نهم دی شهرستان تربت حیدریه بود که به روش تصادفی ساده از طریق قرعه کشی در دو گروه کنترل و آزمون قرار گرفتند. آموزش مراقبتهای دوران نوزادی طی یک جلسه 45تا 60 دقیقه ای جهت گروه آزمون برگزار شد. اضطراب مادران توسط پرسشنامه اضطراب اسپیل برگر یکروز بعد از بستری (پیش آزمون ) و 10 روز بعد از بستری شدن نوزاد (پس آزمون) گردآوری و نتایج توسط آزمون های کای دو و تی تست مقایسه شدند. یافته ها : دو گروه از نظر متغیرهای دموگرافیک همگن شدند.(005/0<p). قبل مداخله میانگین نمره اضطراب گروه آزمون32/8 ±67/63و گروه کنترل 03/10±17/ 58 بود و بین دوگروه، تفاوت آماری معنی داری وجود نداشت(431/0꞊p). بعد مداخله میانگین نمره اضطراب گروه آزمون06/9±41/29 و گروه کنترل 3/12±15/67 بود(002/0꞊p) همچنین بعد مداخله میزان اضطراب گروه آزمون 82/42 درصد کاهش یافت. نتیجه گیری : براساس نتایج آموزشهای مراقبتی دوران نوزادی میزان اضطراب مادران دارای نوزاد نارس را کاهش می دهد لذا با بکار گیری این استراتژی توسط مسئولین مربوطه میتوان از پیامدهای ناشی از این اضطراب، برای مادر و نوزاد پیشگیری کرد.

Title

The Effect of Neonatal Care Training on Anxiety in Mothers of Premature Infants

Abstract

Background and Aims: Premature baby mothers are more anxious than other parents. High levels of anxiety change the interactions between mother and baby and have negative consequences which cause anxiety disorders and cause their parents to fail to play their roles well. This anxiety can be effective on the growth of baby. Therefore, this study was conducted to control their anxiety and to provide training for them. Materials and Methods: This study was a clinical trial study (code: 18035N1) on 50 primiparous mothers with premature infants at Nohom DeyHospital of Torbat Heydariyeh . The simple random method assigned to experimental and control groups. The tool was Spielberger anxiety questioner. One day after being admitted to the newborn, neonatal care, was given to intervention group in 45 to 60 minutes. Mothers’ level of anxiety was collected two times, 24 hours after admission (pretest) and at discharge from the neonatal unit (post-test) and the results were analyzed through chi-square and t-test. Results: In demographic variables there was no significant difference between the two groups (p < 0/005). Before the intervention, the mean anxiety scores in intervention group and control group were 63/67 ±8/32 and 58/17±10/03, respectively. There was no significant difference (p = 0/431) while the mean anxiety scores after the intervention in intervention group and control group were 29/41±9/06 and 67/15±12/3 (p = 0/002), respectively. Conclusion: The present study showed that infant care training reduces anxiety in mothers of preterm infants, so this strategy can be applied by the authorities to reduce the consequences of the problem caused by this anxiety for mother and baby