Persian Abstract

زمینه و اهداف: اتخاذ سبک زندگی نادرست بوسیله فرد می تواند زمینه ساز بروز بیمارهای قلبی- عروقی از جمله سکته های مغزی که یک خطرجدی برای سلامت فرد است، شود. حمله ایسکمیک زودگذر؛ عبارت از یک حمله گذرا از اختلال عملکرد مغزی است که قدرت پیش بینی سکته مغزی مجدد را دارد. از این رو مطالعه فعلی با هدف تعیین وضعیت سبک زندگی و پیش بینی عوامل موثر بر آن در بیماران مبتلا به حمله ایسکمیک زودگذر انجام شد. روش­ها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، 60 بیمار مبتلا به حمله ایسکمیک گذرا مراجعه کننده به بیمارستان های منتخب شهر تهران با روش نمونه گیری در دسترس  انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و وضعیت بیماری و پرسشنامه استاندارد سبک زندگی ارتقا دهنده ی سلامت (HPLP II) بود. داده های جمع آوری شده از طریق نرم افزار  SPSS 16 و با استفاده از آزمون های آماری تجزیه و تحلیل گردید. نتایج: سبک زندگی 25/63 بیماران در سطح متوسط ارزیابی شد. جنبه فعالیت فیزیکی با نمره 31/3±46/11، دارای کمترین امتیاز و جنبه روابط بین فردی، بیشترین امتیاز با نمره 71/3±26/28 را دارا بود. ارتباط آماری معنی داری بین سبک زندگی با سطح تحصیلات و وضعیت اقتصادی دیده شد (05/0p<). نتیجه­ گیری: بهبود و ارتقای سبک زندگی بیماران به ویژه از نظر فعالیت فیزیکی و مدیریت استرس نیازمند توجه بیشتری است و با توجه به اینکه مهم ترین عوامل خطر سکته مغزی مرتبط با سبک زندگی و رفتارهای شخص می باشد؛ لزوم اجرای برنامه های آموزشی در راستای تغییر و حفظ سبک زندگی این بیماران توصیه می شود.

Title

Lifestyle and effective factors among patients with transient ischemic attack

Abstract

Background & Aim: Choosing wrong type of lifestyle by a person can predispose to cardiovascular disease such as strokes, which can be a serious hazard for health. Transient ischemic attack has a transient attack of impaired brain function disorder that could predict further strokes. Therefore, this study has done by the purpose of defining lifestyle condition about the patients with transient ischemic attack. Methods: This study was the analytic-descriptive type and has been conducted on 60 patients with transient ischemic attack that admitted to the chosen hospital of Tehran, by random sampling method.  The research tools were patient condition demographic questionnaire and health promotion lifestyle profile (HPLP ll). The collected data were analyzed by the SPSS 16 software and statistical tests. Results: Lifestyle of 63.25 of patients estimated at medium level. Physical activity, stress management and health responsibility dimensions also had lower score in comparison with other dimensions. Interpersonal relationships dimension had the highest score. Statistically significant relation has seen among the lifestyle and education level and economic situation (P<0.05). Conclusion: Improvement and promotion of patient’s lifestyle, especially from the point of physical activity and stress management, requires more attention and by considering the fact that the main cause of stroke is related to person’s lifestyle, the necessity of training programs implementation, in order to change or preserve these patients’ lifestyle, is recommended